هر که درک اش بیشتر درد اش بیشتر! تو را با غیر می بینم،صدایم در نمی آید دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید نشستم،باده خوردم،خون گریستم،کنجی افتادم تحمل می رود اما شب غم سر نمی آید توانم وصف جور مرگ و صد دشوارتر زان لیک چه گویم جور هجرت چون به گفتن در نمی آید چه سود از شرح این دیوانگی ها،بی قراری ها ؟ تو مه ، بی مهری و حرف منت باور نمی آید ز دست و پای دل برگیر این زنجیر جور ای زلف که این دیوانه گر عاقل شود ، دیگر نمی آید دلم در دوریت خون شد ، بیا در اشک چشمم بین خدا را از چه بر من رحمت ای کافر نمی آید شعر مهدی اخوان به نوبت می‌رود هر کس بسوی شهرخاموشان عجل کس را نمیپرسد که تو پیر و جوان هستی رفتم که بخوانم و بسازم وطنم را خون کرد کتابم و شکستن قلمم را من در گیر تحصیلم و سرمشق و سوادم غافل که خریدند و بریدند کفنم را خواستم که بگویم آه………. مثل آزادی تا باز نمودم ، تو ببستی دهنم را با نامی مسلمانی و هر مذهب و راهی آتش زدی بر جانم و سوزاند بدنم را ای دشمن سفاک وطن ، ده تو جوابم بهری چه نمودی ، تو ‌پایمال چمنم را سوگند به هر قطره ای از خون وجودم پیوسته و پیوسته نمایم قدمم را رفتم که بخوانم و بسازم وطنم را خون کرد کتابم و شکستن قلمم را 📍. نکات دید در شخصیت ها و اشیأ .. ۱- مرد را به عقل اش نه به ثروت اش ۲- زن را به وفایش نه به جمالش ۳- دوست را به محبت اش نه به کلامش ۴- عاشق را به صبرش نه به ادعایش ۵- خانه را به آرامشش نه به اندازه اش ۶- غذا را به کیفیت اش نه به کمیت اش ۷- دانشمند را به علمش نه به مدرکش با ادب سر کن به خوبان ورنه در بی طاقتی بال پروانه گلوی شمع را خنجر بود بیدل منزل خاصی نمیخواهد عبادتگاه شوق هر کفی خاکی که آنجا سر نهی سجاده است بیدل چی خوش راز گفتن به حریفی نکته سنجی که سخن نگفته باشی به سخن رسیده باشد بیدل بیگانه شمردند مرا در وطن خویش تا بی وطن و از همه بیگانه بمیرم من در یتیمم صدفم سینه دریاست بگذار یتمانه و در دانه بمیرم🤚🏻😔 شهریار روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست کار عاشق جز تماشایی وصال یار نیست از سری کوه اش اگر سوی بهشت ام میبرد. نروم آنجا که دیگر وعده دیدار نیست🤚🏻😣 . . . ز هوشیاران عالم هر که را دیدم غمی دارد دلا دیوانه شو ، دیوانه گی هم عالم دارد …. .. . ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه ما کجایم در این بحر تفکر تو کجایی «سعدی » گر من ز می مغانه مستم هستم گر کافر و گبر و بت‌ پرستم هستم هر طایفه‌ ای به من گمانی دارد من زان خودم هر آنچه هستم هستم عمر خیام نردبان اين جهان ما و منی است عاقبت اين نردبان افتادنی است لاجرم هركس كه بالاتر نشست استخوانش سخت تر خواهد شکست 🤝👍☝️«مولانا»