Clubhouse logo

Babak Lavi

@babak.lavi

409

friends

به دنبال این پرسش هستم که «ما چگونه می‌توانیم ملت موفقی باشیم؟» تا اینجا به دو راه‌حل اعتقاد دارم: 1️⃣ راه‌حل خرد: ما با مفاهیم ساده و اساسی، با تعریف کلمات و برداشت از آنها، مشکل داریم، اگر این مفاهیم را بازتعریف نکنیم، به بحث نکشیم و چکش‌کاری نکنیم، هر حکومتی در راس کار باشد، باز درب بر روی همان پاشنه می‌چرخد: ♦️ هدف از زندگی، مرگ، لذت، فایده. ♦️تفاوت نظر شخصی و فکت ♦️سیستم ♦️فاشیسم، صلاح دیگران در مقابل فردگرایی ♦️اینکه نژادپرست، سکسیست و هموفوب هستیم. ♦️ مفهوم کار، استراحت، تنبلی، تعطیلات ♦️اقتصاد مفهومی زمانی دارد نه پولی. ♦️اشتباه و خطا راه فراگیری و آموزش است. ♦️کتاب خوب، فیلم ارزشمند و دوست واقعی محدود است. ♦️آگاهی پله‌ای است نه شیبی. ♦️کلماتی که باید از فرهنگ روزمره حذف شود، من‌جمله: گناه، حرامزادگی، ناموس، حرام، حلال، کارما، دشمن، نابغه، قهرمان، مراد و ... ♦️درک و همدردی با دیگران و احترام ♦️معتقدم تفاوت انسان و حیوان در امکان حرکت انسان در هرم مازلو است. ♦️و ... ♦️ و در نهایت هیچ چیز تقصیر مردم نیست. 2️⃣ راه‌حل کلان: تغییر قانون‌اساسی و به دنبال آن تغییر ساختار حکومت بعلاوه تغییر در سیاست‌های کلان. ♦️قانون اساسی باید حاوی سه مفهوم باشد: یک، هدف ملت ما از زندگی چیست، قرارست در نهایت به کجا برسیم؟ دو: مجموعه قوانینی که پایه و اساس سایر قوانین باشد، این بند را می‌توان از بیانیه‌ی حقوق بشر گرته‌برداری کرد. سه، ساختار حکومت که معتقدم بجای سه قوه‌ی مستقل از هم باید شامل چهار قوه‌ که همچون حلقه‌های المپیک در هم تنیده و ناظر بر یکدیگر باشند. قوه‌ی چهارم شامل دادگاه قانون اساسی و انجمن نظارت که از یک درصد جمعیت که نماینده‌ی اصناف و اقشار مختلف هستند تشکیل می‌شود. ♦️سیاست‌های کلان منظور، تغییر دیدگاه نسبت به نفت و گاز و همچنین سرمایه‌گذاری بر روی آب با پمپاژ آب از دریای عمان به دشت لوت و کویر است.