Clubhouse logo

صدارت علی

@ali-sedarat

53

friends

رسانه گر، کنشگر حقوق انسان (حضور در اتاقها و دنبال کردن ، به معنی تایید نیست) سلام در فضای خفقان و سرکوب و سانسور رژیم ولایت مطلقه، و با سیاستهائی که دستگاه مغزشوئی رژیم و بعضی “اپوزیسیون” اتخاذ کرده‌اند که منجر به ایجاد انواع خودسانسوری‌ها در هم‌وطنان شده است، استفاده از هر روزنه‌ای برای تنفس فکر و اندیشه را مغتنم دانسته و آنرا نوعی کنش، در جنبشی خودجوش می‌دانم. جنبشی خودانگیخته که هرچه فراگیرتر گردد، افق فعالیت برای خشونت‌زدائی و حقوق‌مندی، بازتر می‌شود. تلاش دارم در این افق، طلوع خورشید مردمسالاری را ببینیم و غروبش را نه! برای استقرار و استمرار مردمسالاری، حداقل فعالیت و وظیفۀ هر شهروندی این است که در سیر آزاد و مستقل اندیشه و خبر و نظر و دانش و هنر تلاش کند، هر چقدر هم که این تلاش، در ظاهر، کوچک به نظر بیاید. مجموعۀ این تلاشهای به ظاهر کوچک است که منجر به تبلور فرهنگ‌سازی می‌گردد، فرهنگ مردمسالاری، فرهنگ عشق به تلاش در پیوسته مردمسالارتر و حقوق‌مندتر شدن. در تاریخ معاصر ایران و جهان، شرایط هیچگاه به اندازۀ امروزه روز، آماده برای برپائی دموکراسی پویا در ایران نبوده است. شرایطی که فقط با اندکی تلاش، می‌توان مردمسالاری را در میهن برقرار نمود و آن را به نقطه‌ای برگشت‌ناپذیر رساند. جفای بی‌تفاوتی و بی‌غمی و انفعال را خود به خویش نبخشیم، که مطمئنا نسل‌های بعد به ما نخواهند بخشید. برای دیدن رنگ عشق و صفا و محبت و شادی و امید، یعنی عالمی دیگر از این سرنوشتی که زورمداران برای ما رقم زده‌اند، لازم است که از نو آدمی دیگر بسازیم و این نوسازی را باید اول از خویش شروع کنیم: “عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی….” ولی برای ساختن عالمی دیگر و آدمی نو، گرچه از او برکت، ولی از ما هم کمی، و فقط کمی، حرکت! باید به سهم خود، ره مردمسالاری را در نوردیم، هر چقدر این کنش در ظاهر، کوچک به نظر بیاید. باید به سهم خود، و با آتش عشق به وطن و هموطن…. با آتش عشق به دهکدۀ دنیا و انسان، خشونت‌سالاری را به آتش کشید و جهان زورسالاری را سوزاند، هر چقدر این کنش در ظاهر، کوچک به نظر بیاید. به هیچ وجه نباید جفای بی‌غمی و خامی را بر خود روا داشت: “ره روی باید! جهان سوزی! نه خامی، بی‌غمی….”